غصهام شد.
در این دو سه روز، ده دفعه این چهار خط رو تغییر دادم. چی میشه
گفت؟ هیچی!
عجیب مهارت پیدا کردیم برای فراری دادن آدمحسابی/کتابیهامون.
دیگه به نظرم وقتشه یه جور ناسیونالیسم + جامعهشناسی +
آکادمی پا بگیره. ترتیبشان
را خودت پیدا کن. آکادمی هم اون بین نبود، نبود. تو بگو جامعهشناسیِ
ناسیونالیستی. میفهمی که؟... آره، همون. دیگه وقتشه.
و اصلاً هم نه ربطی به پسااستعمارکاران داره، نه ربطی به بومیگرایان،
نه به آنی که بهویژه این روزها از ناسیونالیسم بر سرِ زبانها است. گفتم که مبادا
همین اولِ کار نشان به سینه یا مهر بر پیشانیاش بزنی.
دور دنیا هم که چرخیده باشی
پاسخحذفباز دور خودت چرخیده ای
راه دوری نخواهی رفت
حتا در خواب های آب رفته ات
که تیک تاک بیداری مُدام
تهدیدشان می کند
می گویند دنیا کوچک شده است
و اُستوا در آینده ای نزدیک
همسایه ی خونگرم قطب خواهد شد
نه همسفر خوشباور
دنیا هرگز کوچک نمی شود
ما کوچک شده ایم
آنقدر کوچک که دیگر
هیچ گم کرده ای نداریم
دلخوشیم که در نیمه ی تاریک دنیا
کسی ما را گم کرده است
و دارد در به در
دنبالمان می گردد
کسی که زنگ در را
همیشه بعد از هجرت ما
به صدا در خواهد آورد